طرحواره درمانی توسط جفری یانگ پایه گذاری شده است. دکتر جفری یانگ ابتدا به همراه دکتر آرون بک -بنیانگذار شناخت درمانی- بر روی برخی از مراجعانی که استفاده از روش های متدول درمان پیشرفتی برای آن ها به همراه نداشت، تحقیقات گسترده ای انجام دادند. آنها همچنین انواع سبکهای زندگی را در افراد بیان کردند.
انواع سبکهای زندگی
او در ادامه دریافت که اکثر مراجعان به طور معمول دارای الگوها یا مضامین طولانی مدت فکری، احساسی و رفتاری و یا مقابله ای هستند. که نیازمند درمان دیگری هستند.
شیوه های زندگی افراد
دو بند زندگی مربوط به فقدان امنیت یا امنیت در خانواده کودکی شما است. این ها رها شدن و بی اعتمادی است.
است.
رها کردن
طول عمر رها کردن این احساس است که افرادی که دوستشان دارید شما را ترک خواهند کرد. در نهایت از نظر عاطفی برای همیشه منزوی خواهید شد. خواه احساس کنید افراد نزدیک به شما خواهند مرد. برای همیشه از خانه بیرون می روند یا شما را رها می کنند. زیرا آن ها شخص دیگری را ترجیح می دهند. به نوعی احساس می کنید که تنها خواهید ماند. به دلیل این باور ، ممکن است بیش از حد به افراد نزدیک خود بچسبید. از قضا شما د ر نهایت آن ها را دور می کنید. حتی از جدایی های عادی ممکن است بسیار ناراحت یا عصبانی شوید.
بی اعتمادی و سو استفاده
دام زندگی بی اعتمادی و سو استفاده ، انتظار این است که مردم به نوعی به شما آسیب برسانند یا سو استفاده کنند. اینکه آن ها تقلب کنند ، به شما دروغ بگویند. دستکاری کنند ، تحقیر کنند ، یا از شما سو استفاده کنند. اگر این دام زندگی را داشته باشید، برای محافظت از خود پشت دیوار بی اعتمادی پنهان شوید. شما هرگز اجازه نمی دهید مردم خیلی نزدیک شوند. به نیت دیگران مشکوک هستید و تمایل دارید که بدترین حالت را بپذیرید. شما انتظار دارید که افرادی که دوستشان دارید به شما خیانت کنند. یا اینکه از روابط کاملاً اجتناب کنید. روابط سطحی را انجام دهید که در آن ها واقعاً به دیگران نرسید. یا با افرادی رابطه برقرار کنید که با شما بد برخورد می کنند. سپس نسبت به آن ها احساس عصبانیت و انتقام می کنند .
نوارهای نجات وابستگی و آسیب پذیری مربوط به توانایی شما برای عملکرد مستقل در جهان هستند .
وابستگی
اگر درگیر نقشه زندگی وابستگی شوید، احساس می کنید بدون کمک قابل توجه دیگران ، نمی توانید زندگی روزمره را به شکلی شایسته اداره کنید. شما به دیگران وابسته هستید تا مانند یک کراچ عمل کنند و به پشتیبانی مداوم نیاز دارند. در دوران کودکی شما احساس می شد که وقتی می خواهید استقلال خود را اعلام کنید بی لیاقت هستید. شما در بزرگسالی به دنبال شخصیت های قوی هستید که به آن ها وابسته شوید. به آن ها اجازه می دهید زندگی شما را اداره کنند. در محل کار ، خودتان از عمل کوتاه می آیید. نیازی به گفتن نیست. این شما را عقب نگه می دارد .
آسیب پذیری
با آسیب پذیری ، شما از ترس اینکه فاجعه در شرف وقوع است زندگی می کنید. اعم از طبیعی ، کیفری ، پزشکی یا مالی. شما در دنیا احساس امنیت نمی کنید. اگر این بند حیات را دارید. از کودکی به شما احساس می کردند که دنیا مکان خطرناکی است. احتمالاً توسط والدین خود که بیش از حد نگران امنیت شما هستند، از شما محافظت نمی شود. ترس شما بیش از حد و غیر واقعی است. با این حال به آن ها اجازه می دهید زندگی شما را کنترل کنند. انرژی خود را صرف اطمینان از ایمنی می کنید. ترس شما ممکن است حول بیماری باشد. حمله اضطرابی ، ایدز یا دیوانه شدن. آن ها ممکن است بر روی آسیب پذیری مالی متمرکز شده باشند. آسیب پذیری شما ممکن است حول موقعیت های هراس دیگری مانند ترس از پرواز ، لگد زدن یا زمین لرزه باشد.
محرومیت هیجانی و محرومیت اجتماعی دو مرحله زندگی مربوط به قدرت ارتباطات عاطفی شما با دیگران است.
دفع عاطفی
محرومیت عاطفی این اعتقاد است که نیاز شما به عشق هرگز توسط افراد دیگر به اندازه کافی برآورده نخواهد شد. احساس می کنید که هیچ کس واقعاً به شما اهمیت نمی دهد یا احساس شما را درک نمی کند. شما احساس می کنید که جذب افراد سرد و بی تکلف می شوید. یا خود را سرد و بی روح می کنید. شما را به سمت ایجاد روابطی سوق می دهد که به طور حتم ناخوشایند است. احساس فریب می کنید و بین عصبانی شدن از این مسئله و احساس صدمه و تنهایی تناسب دارید. از قضا ، عصبانیت شما مردم را بیشتر دور می کند و از ادامه محرومیت شما اطمینان می دهد .
محرومیت اجتماعی
محرومیت اجتماعی شامل محبت شما با دوستان و گروه ها است. این به احساس انزوا از سایر نقاط جهان ، با احساس متفاوت بودن مربوط می شود. در دوران کودکی احساس می کردید توسط همسالان کنار گذاشته می شوید. شما به گروهی از دوستان تعلق نداشتید. شاید شما ویژگی غیرمعمولی داشته باشید که به نوعی باعث می شود متفاوت باشید. شما در بزرگسالی عمدتا از طریق اجتناب از زندگی خود را حفظ می کنید. از معاشرت در گروه ها و دوست یابی پرهیز می کنید .
ممکن است شما دارای احساس طرد شده باشید. زیرا چیزی در مورد شما وجود دارد که سایر کودکان آن را رد می کنند. از این رو از نظر اجتماعی احساس نامطلوب کردید. به عنوان یک بزرگسال ممکن است احساس کنید که زشت هستید. از نظر جنسی نامطلوب هستید. از نظر مکالمه ضعیف هستید. کسل کننده هستید یا از نظر دیگر کمبود دارید. شما طرد دوران کودکی خود را احساس می کنید و احساس می کنید در موقعیت های اجتماعی فرومایه هستید.
نقص و عدم موفقیت دو قسمت از زندگی که به عزت نفس شما مربوط می شوند .
نقص ها
با نقص ، در باطن احساس نقص می کنید. شما اعتقاد دارید که برای کسی که به اندازه کافی نزدیک شده و واقعاً شما را بشناسد ، اساساً دوست نداشتنی خواهید بود. نقص شما برملا می شود. از کودکی نسبت به آنچه در خانواده خود بودید احساس احترام نمی کردید. در عوض ، به دلیل نقص خود مورد انتقاد قرار گرفتید. خود را سرزنش کردید که احساس کردید لیاقت عشق را ندارید. در بزرگسالی از عشق می ترسید. برای شما دشوار است که باور کنید افراد نزدیک به شما برای شما ارزش قائل هستند. بنابراین انتظار رد شدن دارید .
شکست
شکست اعتقاد به این است که شما در زمینه های موفقیت مانند مدرسه ، کار و ورزش ناکافی هستید. شما معتقدید که نسبت به همسالان خود شکست خورده اید. در دوران کودکی به شما احساس می کردند که از نظر موفقیت احساس حقارت می کنید. ممکن است شما یک اختلال یادگیری داشته باشید ، یا هرگز نظم کافی را برای تسلط بر مهارت های مهم ، مانند خواندن ، یاد نگرفته ای د. بچه های دیگر همیشه از شما بهتر بودند. شما )”احمق” ، “بی استعداد” یا “تنبل” بودید.( در بزرگسالی ، با اغراق در درجه شکست خود و با اقداماتی که تداوم شکست شما را تضمین می کند ، عمر خود را حفظ می کنید.
سبکهایی که با خود بیانگری روبرو هستند توانایی شما در بیان آنچه می خواهید و تأمین نیازهای خود را برآورده می کنید: استانداردهای انقیاد و انقطاع .
فرع
با انقیاد ، شما نیازها و خواسته های خود را به خاطر جلب رضایت دیگران یا برآورده ساختن نیازهای آن ها قربانی می کنید. به دیگران اجازه می دهید شما را کنترل کنند. شما این کار را به خاطر گناهی انجام می دهید که با قرار دادن خود در اولویت به دیگران آسیب می رسانید یا می ترسید که در صورت عدم اطاعت مجازات شوید یا رها شوید در دوران کودکی ، یکی از نزدیکان شما ، احتمالاً والدین ، شما را مقهور خود کرده است. به عنوان یک بزرگسال ، شما به طور مکرر با افراد مسل ط وارد رابطه می شوید ، افراد را جذب می کنید و خود را مطیع آن ها می کنید یا با افراد نیازمندی که بیش از حد آسیب دیده اند و نمی توانند در عوض به شما بازگردانند ، وارد روابط می شوید.
استانداردهای غیرمستقیم
اگر در محدوده استاندارد زندگی بی وقفه هستید. بی وقفه تلاش می کنید تا انتظارات بسیار بالای خود را برآورده کنید. شما بیش از حد بر وضعیت، پول، موفقیت، زیبایی، نظم یا شناختن به ازای شادی ، لذت، سلامتی، احساس موفقیت و روابط رضایت بخش تأکید می کنید. شما احتمالاً استانداردهای سختگیرانه خود را در مورد افراد دیگر نیز اعمال می کنید و بسیار قضاوت می کنید. هنگامی که کودک بودید انتظار می رفت بهترین باشید و به شما آموختند که هر چیز دیگری شکست است. یاد گرفتید که هیچ کاری به اندازه کافی خوب نبوده است .