ترومای کودکی چیست؟ تروما کودکی به وقوع رویدادهای ناگوار، ترسناک و استرس زا در زندگی کودکان اشاره دارد. که می‌تواند بر روی رشد و توسعه آن ها تأثیر گذار باشد.
ترومای کودکی چیست؟
ترومای کودکی ممکن است از رویدادهایی مانند سوء استفاده جسمی یا روحی، طلاق والدین، از دست دادن عزیزان، بیماری یا هر نوع تجربه ناگوار دیگر ناشی شود. تروما کودکی می‌تواند. منجر به مشکلات رفتاری، مشکلات اجتماعی، اختلالات خواب و اضطراب شود. ارائه حمایت، توجه و مشاوره مناسب به کودکانی که تحت تأثیر تروما هستند. می‌تواند به بهبود وضعیت آنها کمک کند.
اثرات ترومای دوران کودکی
اثرات ترومای کودکی ممکن است بسیار گسترده و چندجانبه باشد. برخی از اثرات تروما در کودکان عبارتند از:
- اختلالات روانی. اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از تروما (PTSD) و اختلالات رفتاری می‌توانند از جمله اثرات روانی ترومای کودکی باشند.
- اختلالات رفتاری. کودکان ممکن است به عنوان نتیجه‌ای از تروما، رفتارهای نامناسب، خشونت آمیز یا خود آسیب زننده از خود نشان دهند.
- مشکلات اجتماعی. کودکان ممکن است دشواری در برقراری روابط موثر با دیگران داشته باشند. مشکلات در مدرسه یا در محیط‌های اجتماعی دیگر تجربه کنند.
- مشکلات فیزیکی. تحقیقات نشان داده است که ترومای کودکی می‌تواند منجر به مشکلات فیزیکی مانند درد مزمن، اختلالات خواب و مشکلات گوارشی شود.
- کاهش اعتماد به نفس. تروما می‌تواند به کاهش اعتماد به نفس و احساسات ناامیدی در کودکان منجر شود.
- مشکلات تحصیلی. کودکان ممکن است به دلیل تروما دچار مشکلات تمرکز، یادگیری و حافظه شوند. که می‌تواند بر عملکرد تحصیلی آن ها تأثیر گذار باشد.
استفاده از روشهای درمانی مناسب و ارائه حمایت های لازم می‌تواند به بهبود وضعیت کودکان تحت تأثیر تروما کمک کند.
نشانه های تروما
یکى از بزرگترین نشانه هاى تروما کودکى این است که به جاى فاصله گرفتن از افرادى
که به ما آسیب رسانده اند. سعى مى کنیم آنها را متقاعد کنیم. که با ما خوب رفتار کنند.
کودکانى که دارای تروما یا روان زخم شده اند. معمولا به بزرگسالانى تبدیل مى شوند که عاجزانه تلاش مى کنند. پایان داستان را جور دیگرى رقم بزنند. ما به دنبال موقعیت هاى مشابه با آنهایی که قبلا تجربه کرده ایم. مى رویم. و افرادى همانند آنهایى که ما را پس زده اند. انتخاب مى کنیم. تا به این نوع افراد ثابت کنیم. دوست داشتنى و ارزشمند هستیم.
خروج از این چرخه تکرار شونده مستلزم این است که بدانیم چه زمانى یک فرد، نابسامان و ناکارآمد است. به این نتیجه برسیم که دلیل سوء رفتار آنها ما نبوده ایم. و نوع رفتار آنها تعیین کننده ارزشمندى ما نیست.
