Skip to main content

طرحواره درمانی درباره ی چیست؟ در طرحواره درمانی، شما با درمانگرتان به بررسی چندین موضوع می پردازید. اولاً با ساختار طرحواره درمانی آشنا می شوید. دوم اینکه طرحواره‌های فعال را شناسایی می‌کنید. در مرحله سوم سبک‌ها یا رفتارهای مقابله‌ای خود را که مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی تان می‌شوند را کشف می کنید.

طرحواره درمانی درباره ی چیست؟

 در مرحله چهارم نیازهای عاطفی تان را شناسایی کرده و آنها را از راه‌ های سالم برآورده می‌کنید. و در آخر سواد عاطفی خود را افزایش می دهید. براساس مدل طرحواره آموزشی انسان سالم چگونه است؟  انسان سالم کسی است که نیازهای روانشناختی پنج گانه او به جا و به موقع پاسخ داده شده باشد. این نیازهای روانشناختی انسان سالم عبارتند از:

  • دلبستگی ایمن به دیگران
  • بیان آزادانه نیازها و هیجانهای پذیرفتنی
  • استقلال، کارآمدی و حس هویت
  • خودانگیختگی و تفریح
  • محدودیت های واقع گرایانه و خود بازداری

از دیدگاه طرحواره درمانی افراط و تفریط در شکل گیری این نیازهای روانشناختی باعث شکل گیری طرحواره می شود.

  نیاز به تفریح

والدینی که با واژه تفریح غریبه هستند و اعتقاد دارند تفریح وقت تلف کردن است، خود و خانواده شان را از تجربه هیجان های مثبت ناشی از تفریح محروم می کنند. قسمت عمده ای از تفریحات خانوادگی معطوف به این موضوع است، که اعضای خانواده چقدر مورد توجه طرف مقابل هستند. وجود تفریحات مشترک مانند: فیلم دیدن، بازی کردن و مسافرت رفتن نقش تعیین کننده ای در غیر فعال کردن طرحواره های ناسازگار اولیه دارند. برآورده شدن این نیاز در طرحواره درمانی اهمیت دارد.

نیاز دلبستگی ایمن

ثبات، تعلق خاطر، در دسترس بودن، پاسخگو بودن، تکیه گاه بودن، همدلی، فهمیدن، پذیرش نامشروط، بوسه، نوازش، آغوش، اهمیت دادن و توجه کردن همه از ارکان اصلی نیاز دلبستگی هستند. ارضا نشدن و یا برآورده سازی بیش از حد آن زمینه را برای شکل‌گیری اضطراب جدایی و انواع طرحواره های ناسازگار اولیه فراهم می آورد. برآورده شدن این نیاز در طرحواره درمانی بسیار مهم است.

نیاز خود مختاری

این نیاز هویت را می سازد. مفاهیمی که در ذهن ما اعتماد به نفس، عزت نفس، قدرت تصمیم گیری، انتخاب، حل مسئله، خودپنداره مثبت و خودکارآمدی را تبیین می کند. ما در فرایند برآورده شدن این نیاز متوجه می‌شویم که حتی اگر انتخاب اشتباه داشته باشیم، باز هم می توانیم شروع کنیم. ناراحتیمان را به راحتی می پذیریم و برای جبران اقدام می کنیم. بدون اینکه اعتماد به نفس و یا عزت نفسمان جریحه دار شود. دختران و پسرانی که این نیازشان برآورده می شود، در فرآیند رشد، خودشان را به عنوان دختر و پسر می پذیرند. به عبارت دیگر هویت جنسی خود را قبول دارند و به آن افتخار می کنند. کفایت در اینجا به معنای اعتمادی است که فرد به تصمیماتش دارد. اگر این نیاز برآورده نشود بی کفایتی و به دنبال آن وابستگی به وجود خواهد آمد. در صورت برآورده شدن این نیاز، وابستگی و عدم هویت جای خود را به دلبستگی و استقلال می دهد.

نیاز به پذیرش محدودیت یا ناکامی بهینه

برخی والدین معتقد هستند باید نیازهای کودکان را برآورده سازند. به نظر آنان نه گفتن مترادف با تخریب است. اما به دنبال این سبک تربیتی زمینه را برای شکل‌گیری طرحواره نقص و یا استحقاق فراهم می‌کنند. به این معنی که اگر کودک اینگونه بزرگ شود و هیچ محدودیتی برای ارضای نیازهای اش نداشته باشد، به یک باور بزرگ منشانه می‌رسد. انگار همه مسئول برآورده کردن خواسته‌های او هستند. می تواند یک نگاه بالا به پایین داشته باشد و مثلا اگر در فضای مدرسه به این نتیجه برسد که مسئولین و یا هم کلاسی ها مانند خانواده عمل نمی کنند، به یک باور ناتوانی در برابر در حل مشکلات و یا نادیده گرفته شدن توسط آنان می رسد.

به دنبال عدم ارضاء این نیازها و یا ارضاء بیش از حد آنها طرحواره های ناسازگار اولیه شکل می‌گیرند؛ به قول دکتر جفری یانگ و همچنین دکتر حسن حمیدپور، طنز تلخ طرحواره این است که هر چقدر تلاش کنیم، راه آسیب را طی کرده و سعی در اثبات طرحواره هایمان داریم. موضوعی که فروید به آن اجبار به تکرار می گوید.

نیاز خود ابرازگری

برآورده کردن این نیاز موجب می شود که از یک طرف، کودک ابراز صادقانه احساس را بیاموزد. بتواند از حقوق خود دفاع کند. خط قرمز هایش را مشخص و راجع به آنها شفاف باشد. جرأت مند باشد. حد و حدود ارتباط را درک و برای اطرافیان روشن کند. به نیازهایش اشراف داشته باشد و در جهت تحقق آنها تلاش کند. از طرف دیگر بتواند به حقوق دیگران احترام بگذارد. نیازهای افراد عاطفی زندگی اش را در حد توان اغنا کند. به چارچوب های آنها احترام بگذارد. اگر خواسته ای داشت و برآورده نشد، رابطه را ترک نکند. احساسات خود را بشناسد و به راحتی بتواند در مورد آن‌ها صحبت کند.

در مقابل، احساسات دیگران را درک و بتواند همدلی کنند. کودکانی که در این نیاز ارضا نمی شوند درگیر طرحواره محرومیت هیجانی می گردند. ابراز احساسات بسیار برایشان سخت است و معمولاً انتظار دارند ناراحتیشان را از رفتارشان برداشت کنیم! عدم ارضاء این نیاز موجب ایجاد طرحواره های ناسازگار اولیه خواهد شد. رسیدگی به آن در طرحواره درمانی اهمیت ویژه ای دارد.