ما همیشه داریم چیزهایی را وارد ذهن مان میکنیم. از طریق چیزهایی که می بینیم، گوش میکنیم، مردم اطرافمان و افکاری که روی آنها تمرکز می کنیم. این ورودیها بر روح ما تأثیرگذار میباشند. ورودیهای ذهن ما چیست؟
ورودیهای ذهن ما چیست؟
اگر با دوستی برای ناهار بیرون بروید که در مورد رئیس اش بد صحبت می کند. همکارش را مسخره می کند یا پشت سر رفیق اش حرف میزند. او دارد بدگویی، حسادت و بی احترامی را وارد ذهن شما میکند. قانون این است که هر کاری را ادامه دهید، رشد میکند. ممکن است از ورودیهایی که آنها به شما می دهند، خوشتان نیاید. شما آدم خوبی هستید. اما اگر یک مدت ارتباط خود را با آنها ادامه دهید. میبینید که شما هم در حال بدگویی و انتقاد و حسادت نسبت به دیگران هستید. چرا؟ چون شما ورودیهای اشتباهی را وارد ذهن خود کردهاید.
اثرات ورودیهای منفی بر زندگی
اگر شما همیشه افکار منفی را وارد ذهن خود کنید، مثلا فکر کنید که من هیچوقت خوب نمیشوم. من هیچوقت شخص مناسبام را پیدا نمیکنم. با این افکار باعث می شوید احساس شک، و ترس وارد ذهن تان شود. مردی به من گفت که چگونه سالهای زیادی از عمرش را با نوشیدن دارو و الکل گذراند. باعث شد ازدواجاش خراب شود و نمی توانست پیش فرزندانش باشد. اما الان خیلی از دست خودش ناراحت بود و ناامید شده بود. او داشت چه کار می کرد؟ او داشت مدام احساس گناه، پشیمانی و سرزنش را به ذهناش وارد می کرد. اگر مدام به احساس گناه فکر کنید. آن را پرورش می دهید. اگر مدام به احساس ترس فکر کنید باعث بیشتر شدن آن می شوید. چرا همین انرژی را صرف تقویت ایمان، امید و رؤیاهای خود نمیکنید؟
ورودیهای روح چیست؟
شما به چه چیزی اجازه می دهید وارد روح شما شود؟ افرادی که وقتتان را با آنها میگذرانید و افکاری که در تمام طول روز در ذهنتان قرار دارند آیا آنها الهام بخش شما هستند؟ آیا باعث تقویت ایمان شما می شوند؟ آیا شما را به سمت رؤیاهایتان هل می دهند؟ یا مثل یک غذای آشغال هستند و باعث می شوند احساس گناه، منفی بودن، ناامیدی و بیانگیزگی، در شما تقویت شود؟
یکی از دوستانم مبتلا به یک بیماری خطرناک شده بود. دکتر به او گفت که باید رژیم سختی بگیرد. او نباید هیچ قند و گوشتی مصرف می کرد و فقط باید سبزیجات و آجیل و غلات آن هم به مقدار خیلی کم مصرف می کرد. از او پرسیدم که آیا می خواهی این کار را انجام دهی؟ او گفت منظورت چیست که من می خواهم این کار را انجام دهم. من چاره ای دیگر ندارم. زندگی من به این بستگی دارد.
سخن آخر
امروز می خواهم به شما رژیم جدیدی بدهم. نه رژیم فیزیکی، بلکه یک رژیم روحی برای شما دارم.دیگر غذاهای آشغال مصرف نکنید. افکار نگرانی، ترس و نداشتن امکانات لازم را به ذهنتان راه ندهید. رابطهتان را با افرادی که چیزهای منفی را وارد ذهنتان می کنند، کم کنید. احساس گناه، سرزنش و دلسردی نداشته باشید. در نسخه شما تقویت ایمان تجویز شده است. همچنین تقویت امید، تقویت رؤیاها، تقویت اعتماد به نفس و تقویت سرنوشت آیندهتان، تجویز شده است.