Skip to main content

رابطه خودشیفتگی با محرومیت عاطفی چیست؟چرا برخی افراد با خودشیفتگی به محرومیت عاطفی واکنش نشان می دهند؟ پاسخ در ترکیبی از مولفه زندگی محرومیت عاطفی و مادام العمر فرد است. اگرچه در دوران کودکی نیازهای عاطفی آن ها از راه های مهمی برآورده نمی شد.  

رابطه خودشیفتگی با محرومیت عاطفی

خودشیفته ها یاد گرفته اند که با تقاضای بسیار زیاد نسبت به سایر نیازهای سطحی تر ، با احساس محرومیت مبارزه کنند. به عنوان مثال ، ممکن است در مورد آنچه می خورید، یا نحوه لباس پوشیدن، یا با کسی که هستید یا جایی که می خواهید بسیار خواستار باشید. ممکن است در مورد چیزهای مادی بسیار طلبکار باشید. ممکن است در مورد هر چیزی به جز هدف واقعی اشتیاق خود ، یعنی پرورش عاطفی ، مطالبه گر باشید. متأسفانه، این مطالبات مادی در نهایت جایگزین ضعیفی برای عشق و درک است، بنابراین شما راضی نیستید. شما اشتیاق به پاداش های ملموسی دارید ، هرگز به مسئله اساسی نپرداخته و رضایت ندارید .

طرحواره استحقاق و محرومیت عاطفی

در دوران کودکی اجازه نداشتید در مورد نیازهای عاطفی مطالبه گری کنید. مادر شما (احتمالاً) پاسخی نداده است. اما اگر او به شما اجازه می داد در مورد نیازهای دیگر مطالبه گری کنید. حداقل راهی برای بدست آوردن چیزی بود. اگر چه مادر سرد بود ، اما در تأمین سایر نیازها بسیار عالی بود. او با هدایای بسیار مجلل بود. بنابراین فرد احساس استحقاق در مورد چیزهای مادی را پیدا کرد.

سبک مقابله با تسلیم

برخی از کودکان در هر دو زمینه، از نظر عاطفی و مادی مورد غفلت قرار می گیرند. هر کجا برگردند با محرومیت روبرو می شوند. این کودکان معمولاً فقط تسلیم می شوند و می آموزند که انتظار هیچ چیز را نداشته باشند. یک رابطه غیر معتبر با یک خودشیفته یک کیفیت غیر اصیل دارد. برخوردهای صمیمی ، حتی با افرادی که به آن ها نزدیکتر هستند ، همچنان سطحی هستند. اگر این شما هستید، در سطحی احساس ناامیدی از کم عمق بودن روابط خود می کنید. این است که شما به ندرت در مورد نیازهایی که بیشترین فشار را دارند، نیازهای عاطفی اولیه را طلب می کنید. به گونه ای که برخوردهای شما یادداشت دروغین بودن را ایجاد می کند.