طرحوارهها چگونه تغییر میکنند؟ فرآیندهایی که از طریق آنها طرحواره ها تنظیم یا تغییر می شوند به عنوان یکسان سازی و تطبیق شناخته می شوند. در یکسان سازی اطلاعات جدید در طرحواره های از قبل موجود گنجانده می شود.
طرحوارهها چگونه تغییر میکنند؟
در تطبیق، طرحوارههای موجود ممکن است تغییر کنند یا طرحوارههای جدیدی شکل بگیرند. زیرا فرد اطلاعات جدیدی را میآموزد و تجربیات جدیدی به دست میآورد.
تغییر طرحوارهها در دوران کودکی آسانتر است. اما با بزرگتر شدن افراد میتوانند به طور فزایندهای سفت و سخت شوند و اصلاح آنها دشوار باشد. طرحواره ها اغلب پابرجا خواهند ماند. حتی زمانی که به افراد شواهدی ارائه شود که با باورهای آنها در تضاد باشد.
در بسیاری از موارد، افراد تنها زمانی شروع به تغییر تدریجی طرحوارههای خود میکنند که با سیل مداوم شواهدی که نیاز به اصلاح آن اشاره میکند، غرق شوند.
چگونه طرحواره ها بر یادگیری تأثیر می گذارند
طرحواره ها همچنین در آموزش و فرآیند یادگیری نقش دارند. مثلا: طرحواره ها بر آنچه که به آن توجه می کنیم تأثیر می گذارند. مردم بیشتر به چیزهایی توجه می کنند که با طرحواره های فعلی آنها مطابقت دارد. طرحواره ها همچنین بر سرعت یادگیری افراد تأثیر می گذارد. افراد همچنین وقتی اطلاعات را با طرحواره های موجود مطابقت می دهند، راحت تر یاد می گیرند.
طرحواره ها به ساده سازی جهان کمک می کنند. طرحواره ها اغلب می توانند یادگیری دنیای اطراف را برای افراد آسان تر کنند. اطلاعات جدید را می توان با مقایسه تجربیات جدید با طرحواره های موجود طبقه بندی کرد.
فواید طرحواره ها چیست؟
طرحواره ها به ما امکان می دهند سریع فکر کنیم. حتی در شرایطی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است، اطلاعات جدید ما به سرعت وارد می شود. مردم معمولاً مجبور نیستند زمان زیادی را برای تفسیر آن صرف کنند. به دلیل طرحواره های موجود، افراد می توانند این اطلاعات جدید را به سرعت و به طور خودکار جذب کنند.
طرحواره ها همچنین می توانند نحوه تفسیر اطلاعات ورودی را تغییر دهند. هنگام یادگیری اطلاعات جدید که با طرحوارههای موجود مطابقت ندارد. افراد گاهی اطلاعات جدید را تحریف یا تغییر میدهند تا با آنچه قبلاً میدانند مطابقت داشته باشند. تغییر طرحواره ها نیز بسیار دشوار است. مردم اغلب حتی در مواجهه با اطلاعات متناقض به طرحواره های موجود خود می چسبند.
چالش های طرحواره ها
در حالی که استفاده از طرحواره ها برای یادگیری، در بیشتر موقعیت ها به صورت خودکار یا با تلاش اندک اتفاق می افتد. گاهی اوقات یک طرحواره موجود می تواند مانع یادگیری اطلاعات جدید شود.
تعصب یکی از نمونههای طرحوارهای است که مردم را از دیدن جهان آنگونه که هست باز میدارد و آنها را از دریافت اطلاعات جدید باز میدارد. این طرحواره موجود با داشتن باورهای خاصی در مورد گروه خاصی از افراد ممکن است باعث شود افراد موقعیت ها را به اشتباه تفسیر کنند. هنگامی که رویدادی رخ می دهد که این باورهای موجود را به چالش می کشد، افراد ممکن است به جای انطباق یا تغییر باورهایشان، توضیحات جایگزینی ارائه دهند که طرحواره موجود آنها را حمایت و پشتیبانی کند.
مقاومت در برابر تغییر
در نظر بگیرید که چگونه این ممکن است برای انتظارات و کلیشه های جنسیتی کار کند. هرکسی برای آنچه در فرهنگش مردانه و زنانه تلقی می شود، طرح واره ای دارد. چنین طرح وارههایی همچنین میتواند منجر به کلیشههایی در مورد نحوه رفتار مردان و زنان و نقشهایی شود که انتظار داریم آنها را ایفا کنند.
در یک مطالعه جالب، محققان تصاویری را به کودکان نشان دادند که با انتظارات جنسیتی مطابقت داشت (مانند مردی که روی ماشین کار میکرد و زن در حال شستن ظرفها) در حالی که دیگران تصاویری را مشاهده کردند که با کلیشههای جنسیتی همخوانی نداشت (مردی که ظرف میشوید و زنی در حال تعمیر ظروف بود).
وقتی بعداً از آنها خواسته شد آنچه را که در تصاویر دیدهاند به خاطر بیاورند، کودکانی که دیدگاههای کلیشهای درباره جنسیت داشتند، بیشتر احتمال داشت که جنسیت افرادی را که در تصاویر ناسازگار با جنسیت میدیدند تغییر دهند. به عنوان مثال، اگر تصویر مردی را در حال شستن ظروف می دیدند، احتمالاً آن را به عنوان تصویر زنی در حال شستن ظروف به خاطر می آوردند.