Skip to main content

کلمات نشان دهنده ی طرز فکر و روش ارتباط برقرار کردن ما با دیگران هستند. دقت کنید افراد مریض چگونه صحبت می کنند. بسیاری از مردم تنها زمانی که بیمارند احساس آرامش دارند. آنها کسانی هستند که معمولا نه را به سختی می گویند البته فقط نسبت به شرایط منفی. سوال بسیاری از افراد درجلسات مشاوره این است که چگونه نه بگویم؟

چگونه نه بگویم؟

افراد بیمار چه کلماتی بکار می برند؟ واقعیت وجودی خویش را چگونه یافته اند؟ خودشان را چگونه توصیف می کنند؟ روابطشان، کار و زندگیشان را چگونه وصف می نمایند؟ به آینده چگونه می اندیشند؟ مجددا به صحبت کردن آنها دقت کنید سعی کنید نسبت به طرز بیانشان آگاه و هوشیار باشید. ولی خواهش می کنم در این فکر نباشید که به دیگران توضیح دهید که آنها با بیان این کلمات زندگی خود را نابود کرده و می کنند.

این عمل را در رابطه با فامیل و آشنایان نیز انجام ندهید. به این دلیل که نباید با بازگو کردن این اطلاعات آن ها را مورد توجه قرار داد. در عوض از این اطلاعات جدید برای نتیجه گیری های خودتان و ایجاد تغییری اساسی در زندگیتان استفاده کنید. حتی اگر فقط در نحوه ی سخن گفتن خود تغییر ایجاد کنید. بدون شک تجربیات تازه و جدیدی در زندگیتان رخ خواهد داد.

اثرات طرز فکر شما بر گفتارتان

اگر شما به بیماری مهلکی مبتلا باشید و عقیده داشته باشید که بیماری تان کشنده است. و بزودی خواهید مرد طبیعی است که زندگی برایتان به هیچ وجه راضی کننده نیست. زیرا موافق میلتان پیش نمی رود. حدس می زنید با چنین طرز فکری چه روی خواهد داد؟ بجای این طرز فکر می توانید کاهش عقاید منفی را انتخاب کنید. بیائید باور کنید که شخصی دوست داشتنی هستید که ارزش شفا یافتن را دارد. و به هر چیزی که در دنیای اطرافش می تواند به بهبودی و شفای او کمک نماید روی خوش نشان خواهد داد. باور داشته باشید که این برای شما مطمئن ترین و ایمن ترین راه بهبودی است.

رابطه بین نه گفتن و بیماریها

تنها راه ممکن برای نه گفتن افراد بیمار آن است که بگویند «من مریض تر از آنم که بتوانم این کار را انجام دهم». باید بگویم این یک بهانه عالی است. خانمی سه بار سرطان خود را عمل کرده بود. او نمی توانست به هیچ کس نه بگوید. پدرش پزشک بود و او نیز دختر نازنازی پدرش. بنابراین هر چه پدر به او می گفت انجام می داد. «نه» گفتن برایش غیر ممکن بود. بدون توجه به اینکه چه پرسیده اید، در هر صورت به شما بله می گفت. چهار روز طول کشید تا او با تلاش فراوان و تلقینات متمادی فریاد بزند نه ، نه ، نه. او در حالی که مشت هایش را گره کرده بود این عمل را انجام داد. به محض اینکه برایش عادی شد از این کار خوشش آمد.

بسیاری از زنانی که سرطان سینه داشتند را دیده ام که نمی توانستند نه بگویند . آنها همه را تغذیه فکری می کردند غیر از خودشان. یکی از توصیه هایم به بانوان مبتلا به سرطان سینه  این بود که آنها باید نه گفتن را بیاموزند. مثلا بگویند: نه نمی خواهم این کار را انجام دهم. دو سه ماه نه گفتن به مسائل مختلف باعث مرتب شدن اوضاع و احوال انسان خواهد شد. آنها نیاز دارند تا به خودشان این خوراک فکری را بدهند. که این کاری است که من می خواهم بکنم. نه کاری که تو می خواهی من انجام بدهم. ار شما هم جزئافرادی هستید که می پرسید چگونه نه بگویم؟ میتوانید با مشاوران مرکز مشاوره روان نگاره تماس بگیرید و به صورت حضوری یا مشاوره آنلاین از خدمات بهره مند شوید.

Leave a Reply

یک × 5 =