چه زمانی از سبک مقابله ای اجتناب استفاده میکنیم؟ وقتی سبک مقابله ای اجتناب یا فرار را بکار می بریم سعی می کنیم طرحواره هیچ وقت فعال نشود .از اندیشیدن درباره زندگی خود پرهیز می کنیم. ما آن را از ذهن خود بیرون می کشیم. ما همچنین از پرداخت هزینه زندگی خود فرار می کنیم. وقتی احساسات ایجاد می شوند ، آن ها را فرومایه می کنیم. ما مواد مخدر مصرف می کنیم ، یا پرخوری می کنیم ، یا به اجبار تمیز می کنیم ، یا یک معتاد به کار می شویم. و از ورود به شرایطی که ممکن است دام زندگی ما را فعال کند ، اجتناب می کنیم.
سبک مقابله ای اجتناب
در حقیقت ، افکار ، احساسات و رفتارهای ما طوری کار می کنند که گویی تله زندگی هرگز وجود نداشته است. بسیاری از افراد در مناطقی از زندگی که احساس آسیب پذیری یا حساسیت می کنند، فرار می کنند. اگر دارای طول عمر وابستگی هستید ، می توانید از همه شرایطی که مستلزم استقلال شما هستند ، اجتناب کنید. ممکن است از رفتن به مکان های عمومی به تنهایی ترس داشته باشید.
طبیعی است که فرار به یکی از راه های مقابله با تله های حیات تبدیل می شود. هنگامی که یک بند نجات بزرگتر می شود ، احساسات منفی غم ، شرم ، اضطراب و خشم غرق ما می شوند. ما برای فرار از آن درد تحریک شده ایم. ما نمی خواهیم با آنچه واقعاً احساس می کنیم روبرو شویم زیرا احساس آن بیش از حد ناراحت کننده است .
ایراد بزرگ سبک فرار
عیب فرار این است که ما هرگز بر طول زندگی غلبه نمی کنیم. از آنجا که ما هرگز با حقیقت مقابله نمی کنیم ، گیر کرده ایم. ما نمی توانیم مواردی را که اعتراف نمی کنیم مشکل هستند تغییر دهیم. درعوض ، ما همان رفتارهای خود شکست زنانه ، همان روابط مخرب را ادامه می دهیم. وقتی فرار می کنیم ، با خودمان معامله می کنیم. در کوتاه مدت احساس درد نخواهیم کرد، اما در طولانی مدت عواقب ناشی از اجتناب از مسئله را سال به سال متحمل خواهیم شد.
با فرار ما زندگی عاطفی خود را رها می کنیم. ما احساس نمی کنیم. بی حس راه می رویم قادر به تجربه لذت و درد واقعی نیستیم. از آنجا که از مواجهه با مشکلات اجتناب می کنیم ، در نهایت اغلب به اطرافیان خود آسیب می رسانیم. ما همچنین مستعد عواقب وحشتناک اعتیاد مانند الکل و نوشیدنی هستیم.